چشم چران : دیده بان
الاغ هوایی : کنایه از هواپیمای C-130 که معمولاً برای حمل بار از آنها استفاده میشد.
اگر ما را ندیدی عینک بزن : حلالیت طلبیدنِ شبِ عملیات
ارباب : تدارکات چی
برمی گردم یا بارخت،یا با تخت،یا با یخ : یازنـده میمانم، یا مجروح میشوم،یا شهید میشوم .
الاغ هوایی : کنایه از هواپیمای C-130 که معمولاً برای حمل بار از آنها استفاده میشد.
آب کله پاچه را بر آتش گذاشتن : بی صبری در فدا شدن و پاک بازی.
آب نبات : گلوله شلیک شده دشمن،آنچه در منطقه به وفور یافت میشد و مثل آب نبات در دسترس بچه ها بود.
آب طلایی شده : نماز صبح قضا شده و آفتاب دیده،نوعی تذکر و توجه دادن به اقامه نماز اول وقت.
اسلام قوی ست : وضع تدارکات خوب است .
اِرحَم : اذیتم نکن تااذیتت نکنم
التماس پتو : تقاضای جا برای خوابیدن،به معنی جا باز کردن در کنار خود.
ترکش با معرفت : ترکشی که زوزه کشان از بالای سر ردّ می شد
صفحه کلاج : وقتی غذا کوکو سیب زمینی بود .
روحیه ایثار
- نویسنده: مدیر ارشد
- مدل پست: خاطره
- کاربرد: خاطره
- تعداد بازدید : 2299
- مشاهده توضیحات
راوی: برادر علی آزادی
شهید «حمیدرضا دیلمی» با آنکه سن کمی داشت ولی به مسائل نوجوانان بسیار اهمیت میداد و همیشه در فکر این بود که کسانی باید باشند تا به فکر نوجوانان و جوانان و آینده آنان باشند. در منطقه عملیاتی حلبچه مستقر بودیم که هواپیماهای دشمن حمله هوایی کردند و بر اثر این حمله هوایی که بمبهای آن شیمیایی بود «حمیدرضا» شیمیائی شد. درمانهای اولیه در همان منطقه انجام شد و بعد با اصرار بنده و دیگر دوستان بر این شدیم که او به پشت جبهه منتقل شود. اما او قبول نکرد و گفت: «خیر! من نمیروم. بودن من در اینجا واجبتر است.» و از من خواست که خبر شیمیائی شدنش به گوش فرمانده نرسد تا بتواند در منطقه بماند و به ادامه عملیات بپردازد.
برچسب ها: روحیه ایثار, شهید والامقام حمیدرضادیلمی, علی آزادی, خاطره