بوی چلوکباب : بوی شبِ عملیات .
آبله مرغان : ازدواج،کنایه از همسر اختیار کردن،گفته می شد"تو هم آبله مرغان گرفتی؟"
از آن بترس :نیروی خیلی افراطی در مذهب .
حلوا خور: کسیکه هرگز شهید نمیشود و از همه عملیاتها سالم باز میگردد
تاکسی سرویس : دمپایی
عشقِ حوری : عاشقِ شهادت بودن .
آبی خاکی : نیروهای مخصوص و غواص که در ارتش به "تکاور"و "رنجر"معروف اند،این نیروها هم در خاک و خشکی عمل می کنند،هم در آب.
ترکش پلو : عدس پلو .
لگد بر یزید : ذکر بعد از نوشیدن آب
انجمن خروسان جنگی : نیروهای تبلیغات،بچه هایی که بخشی از وظیفه شان توجه داشتن به اوقات شرعی و اقامه نماز پنج گانه بود.
صفحه کلاج : وقتی غذا کوکو سیب زمینی بود .
آب اروندرود : آب گوشت،اسمی بی مسما برای غذایی که گوشت آن در شرایطی،مفقودالاثر بود!
ذوالفقار : قایقهای دو موتوره
آب میوه : آمپول تزریقی هنگام بیماری،خصوصا نوع ویتامینه آن که بعضی ها برایش سر و دست می شکستند.
حفظ حریم شخصی
حفظ حریم شخصی اعضا